فواید ازدواج کردن و تاثیرات آن بر سلامت روان
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۰۱۳۴۴
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از نیازهای مهم در ازدواج احساس آرامش است. آرامش روانی تأثیر به سزایی در طول عمر انسان دارد. تنهایی یکی از علل افزایش مرگ است و ازدواج موفق باعث طولانی شدن عمر انسان میشود. همسرانی که نسبت به عوامل بیرونی واکنش خوش بینانه تری نشان میدهند، زوجهای شادتر و مقاوم تری هستند و احتمال کم تری وجود دارد که به بیماریهای جسمی و روانی دچار شوند و عمر طولانی تری دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از مولفههای سلامت روان به شناخت خود میتوان اشاره کرد. هر چه بیشتر زوایای وجودی تان را بشناسید و دربارهی خودتان بیشتر بدانید، در هنگام انتخاب شریک زندگی جهت گیری درونی شفاف تری خواهید داشت. افرادی که مرحلهی آشنایی را گیج کننده میدانند، با خودشان آشنا نیستند.
مشکلات سلامت روان میتواند طیف وسیعی از علل را به همراه داشته باشد و بر اساس شدت آن شرایط حادی را ایجاد میکند.
افسانه صمدزاده روانشناس و استاد دانشگاه درباره سلامت روان و نقش آن در ازدواج گفت: سلامت روان به معنای سلامت هیجانی و روانشناختی است، به گونهای که فرد بتواند از تفکر و تواناییهای خود استفاده کند، در جامعه عملکرد داشته باشد و نیازهای معمول زندگی روزمره را برآورده سازد.
وی ادامه داد: ازدواج در مولفههای فردی و اجتماعی سلامت روانی، تاثیرات مهمی دارد. طبق بررسیهای انجام شده در مجموع افراد متاهل به طور متوسط سلامت روانی بالاتری نسبت به افراد مجرد دارند و از کارکرد روانی و جسمانی بهتری برخوردارند. البته این امر به موفق و سالم بودن ازدواج بستگی دارد و ازدواج ناموفق چنین آثاری را در بر ندارد.
این روانشناس تصریح کرد: ازدواج موفق و ارتباط سالم میان همسران، احتمال ابتلا به افسردگی، الکلیسم و خودکشی را در افراد کاهش میدهد و زمینه را برای ارتقای سطح سلامت روانی آنها فراهم میکند.
صمدزاده انواع مشکلاتی که سلامت روان را تهدید میکند این گونه گفت:عواملی که در پیدایش و یا تشدید مشکلات روانی مؤثر باشد فراوان است. دانشمندان در تحقیقات و تجربیات خود به تأثیر چند عامل از عوامل ارثی، جسمی، اجتماعی، عاطفی و شناختی رسیده اند.
وی عنوان کرد: عواملی از قبیل عدم تعادل بین نوعی از مواد بیوشیمیایی در مغز به نام ناقلهای عصبی ناشی از بیماری، عفونت، الکل، تغذیه نامناسب و ناکافی، دارو به ویژه داروهای فشار خون و ضد بارداری، ضربههای ناگهانی و اختلالات تیروئید، طرز تلقی غیرمنطقی از وقایع، کشمکشهای خانوادگی، اختلال در روابط اولیه کودکی، حوادث ناگوار مانند از دست دادن شغل، یامرگ عزیزان، احساس ناامنی و تنهایی و فشارها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و..
واقعبینی و شناخت و پذیرش واقعیتها از اصول اساسی بهداشت روانی فرد است. فرد واقعبین نقاط قوت و ضعف خود را میشناسد و میتواند تعامل بهتری با جهان داشته باشد.
این روانشناس برای بررسی بهداشت روانی در ازدواج اقداماتی را لازم دانست و گفت: توانایی فرد در کنار آمدن با استرسهای روزمره زندگی یکی از فاکتورهای سلامت روان محسوب میشود. افرادی که زود دلسرد میشوند یا از روحیه مصممی برای برخورد با مشکلات زندگی برخوردار نیستند، احتمالاً در زندگی مشترک خود با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد؛ زیرا پس از ازدواج مسئولیتها و وظایف افراد بیشتر میشود و آنها باید بتوانند از پس مشکلات بیشتری بربیایند.
سلامت روان نیاز حیاتی و اولیه انسان در جهت بهتر زندگی کردن است. ازدواج نقشی اساسی در سلامت روان انسان دارد که فواید و نتیجههای بی-شماری بر آن مترتب است.
وی خاطرنشان کرد: برای این که بتوانید از واکنشهای قبلی فرد نسبت به مشکلات و استرسهای روزمره آگاه شوید، میتوانید از او بخواهید تا خاطراتی در مورد مشکلاتی که در گذشته تجربه کرده را برای شما بگوید.
وی افزود:همچنین میتوانید از طریق صحبت با دوستان و آشنایان طرف مقابل اطلاعات بیشتری در مورد روحیات او کسب کنید. نحوه برخورد با مشکلات عاطفی نیز از شاخصهای سلامت روانی محسوب میشود.
بیشتر بخوانیدسایتهای همسریابی و بستر اینترنت میتواند همدم مناسبی برای فرد انتخاب کند؟ باورهای غلط رایج در مورد روان درمانی
صمدزاده بیان کرد: همچنین مهارتهای ارتباطی خوب از نشانههای یک فرد سالم محسوب میشوند. این مهارتها در کیفیت زندگی مشترک افراد نقش بسزایی ایفا میکنند. فردی که از مهارتهای ارتباطی مناسب برخوردار است نه تنها در ارتباط با همسر خود خوب عمل میکند، بلکه در ارتباط با سایر افراد نزدیک به خود نیز عملکرد مناسبی خواهد داشت.
این روانشناس لزوم شناخت خود در ازدواج گفت: لازمه یک انتخاب صحیح در یک ازدواج برای هر فردی، رسیدن به خودآگاهی است. به طور کلی، یکی از مهمترین مهارتهای زندگی، “خودآگاهی “و “خودشناسی” است.
وی افزود: در خود آگاهی افراد به شناخت درباره ویژگیهای مثبت و منفی شخصیتی خود میرسند و سعی دارند تا نقاط مثبت را تقویت و نقاط منفی را کاملا از بین ببرند.
کانون خانواده واحد اصلی و زیربنایی جامعه است و منبع تأمین احساس امنیت، آرامش و تأمین نیازهای عاطفی و هیجانی است. زیرساخت هرگونه پرورش و تکامل اجتماعی، روانی و اخلاقی، اقتصادی و دینی در خانواده شکل میگیرد.
صمدزاده در پایان گفت: در “خودشناسی”، افراد به شناخت ملاکهای ازدواج و انتظارات خود از همسر آینده شان، میرسند.
میزان سلامت روان در ازدواج یکی از معیارهای مهمی است که کیفیت زندگی زناشویی زوجین را تعیین میکند. زیرا که عدم برخورداری از سلامت روان ویژگیهای رفتاری فرد را به میزان زیادی تحت تاثیر قرار میدهد و بر اساس آن بر رابطهی زن و شوهر تاثیر میگذارد.
یکی از مهارتهای درست زندگی کردن مراقبت از خود است. مراقبت از خود، باعث میشود متعادل و پرانرژی باشیم. این انرژِی به ما کمک میکند تا به خواستههای خود برسیم و کیفیت زندگیها را افزایش میدهد و روابط ما را بهتر میکند.
ازدواج کردن یکی از راههایی است که افراد میتوانند با استفاده هر از آن سلامت روان خود را بهبود بخشند.
بیشتر بخوانید
راز شادی و خوشبختی عمیق چیست؟
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ازدواج جوانان سلامت روان خانواده شناخت خود سلامت روانی سلامت روان مهارت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۰۱۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی/ خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سردار دکتر سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است:
یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزون تری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی نماید).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایه ریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف مینماید.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور، مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.